الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ برگزاری مسابقات نقاشی برای کودکان و نوجوان به رویهای معمول برای بسیاری از سازمانها در مناسبتهایی مانند دهه فجر انقلاب اسلامی تبدیل شده است. این اتفاقی مبارک است و باید آن را در راستای ایجاد انگیزه، تقویت نگاه خلاقانه، کشف و پرورش استعدادها و افزایش مهارتهای ارتباطی در کودکان و نوجوانان به فال نیک گرفت، اما شاید مهمترین آسیبی که متوجه بسیاری از این مسابقات و جشنوارهها باشد، مقطعی بودن و استمرارنیافتن آنها و به تبع ازدست دادن میزان اثرگذاری شان در نیل به اهدافی باشد که از ابتدا بر پایه آنها بنا نهاده شده اند.
ما در گزارش زیر به بهانه برگزاری یک مسابقه بزرگ نقاشی ویژه کودکان و نوجوان به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی همین موضوع را آسیب شناسی و راه حلهای ممکن را در گفتگو با دو هنرمند و یک مسئول بررسی کرده ایم.
مسابقه بزرگ نقاشی «ایران من» رویدادی است که مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی به مناسبت دهه فجر برای گروههای سنی هشت تا هجده سال تدارک دیده است. این مسابقه با موضوع ایران، دهه فجر و انقلاب اسلامی برگزار میشود و نمایشگاهی که در مجتمع فرهنگی هنری امام خمینی (ره) برپا شود. همچنین به هشت نفر از برگزیدگان این مسابقه جوایزی اهدا میشود.
محمد فنودی، معاون آموزشی وهنری مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، با بیان اینکه این مؤسسه اولین بار مسابقهای با چنین موضوعی برگزار میکند، میگوید: پیش از این در هفته کودک مسابقه مشابهی در رشتههای سفال و نقاشی داشتیم که به صورت حضوری برگزار شد.
او هنر را زبان مناسبی برای انتقال مفاهیم به کودکان و نوجوانان توصیف میکند و میافزاید: با هنر میتوانیم پیام خود را بهتر و اثرگذارتر به کودکان و نوجوانان منتقل کنیم. زیرا وقتی موضوعی به تصویر کشیده میشود، بهتر در ذهن مخاطب میماند.
فنودی اضافه میکند: موضوع این مسابقه با توجه به نیازسنجی انجام شده برای کودکان نسل امروز طراحی شده است. با توجه به این نیازسنجی، به این نتیجه رسیدیم که واژههایی مانند ایران و انقلاب اسلامی باید برای نسل جدید تکرار شود تا از این مفاهیم درک بهتری پیدا کنند.
او با بیان اینکه آموزش هنر به کودکان مقولهای تخصصی است، تأکید میکند: باید برای آموزش هنر به کودکان، مربیان ویژهای تربیت شوند که هم با فرایند آموزش به کودکان آشنا باشند و هم جامعه شناسی و روان شناسی دقیقی از کودکان داشته باشند. اگر به این بخش توجه نشود، ممکن است آسیبهایی را در نسل جدید ایجاد کند که جبرانش ممکن است سالها طول بکشد.
معاون آموزشی وهنری مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی مهمترین آسیبی را که آموزش هنر به کودکان با آن روبه روست، تجربههای بصری ناسالم نسل جدید از انیمیشنهای غربی میداند و میگوید: وقتی به نقاشیهای بچهها در مدارس و آموزشگاهها نگاه میکنیم، المانهایی را میبینیم که مربوط به فرهنگ ما نیستند و بچهها درک درستی از این نمادها ندارند، اما مدام در نقاشیهای بچهها تکرار میشوند.
این آسیب را میتوان با معرفی نمادها و الگوهای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی خودمان جبران کنیم. برای مثال، مربیان ما در کلاسهای نقاشی، کودکان را با الگوهای رضوی آشنا میکنند و به کودکان فرصتی میدهند تا از این نمادها الهام بگیرند. اینجاست که نقش مربیهای تخصصی هنر پررنگ میشود. زیرا آنها درعین حال که میتوانند به رشد و تکامل نگاه هنری کودکان کمک کنند، در صورت بی توجهی میتوانند ناخودآگاه به آنها آسیب بزنند.
محمد ظریف، هنرمند و مدرس در رشتههای نقاشی، خوش نویسی و انیمیشن که سابقهای بیست وپنج ساله در این بخشها دارد، از داوران مسابقه بزرگ نقاشی «ایران من» است. او درباره رویکردهای داوری در این مسابقه توضیح میدهد: شرکت کنندگان در چهار گروه سنی مطابق با مقاطع تحصیلی تقسیم میشوند و سه معیار اصلی برای ارزیابی آثار در هر گروه مدنظر قرار میگیرد. معیار اول موضوع است.
یعنی بچهها از نظر موضوع چه نگاه خلاقانهای داشته اند، چگونه ایران را دیده اند و زیست بوم خودشان چقدر در اثرشان انعکاس پیدا کرده است. معیار بعدی این است که محتوای مدنظرشان را چطور توانسته اند به صورت خلاقانه بیان کنند. معیار دیگر قالب و تکنیک کار است. برای مثال ترکیب بندی، انتخاب رنگ و تکنیک متناسب با مواد اولیهای که انتخاب کرده اند، در چه سطحی قرار دارند.
این هنرمند با بیان اینکه مسابقات تأثیر زیادی در انگیزه دهی به کودکان و نوجوانان برای پیگیری علایق خود در هنرهای تجسمی دارند، میگوید: محتوا در مسابقات دانش آموزی اغلب آزاد است که نقاط قوت و ضعف خودش را دارد، اما مسابقات غیردانش آموزی خیلی بهتر میتواند در کشف استعدادهای این نسل مؤثر باشد.
کودکان با برگزیده شدن در این مسابقات خودشان را به خانواده اثبات میکنند و به این ترتیب والدین ترغیب میشوند که آنها را در دنبال کردن علایق هنری شان تشویق کنند. علاوه بر آن، این مسابقات میتواند زمینه اجتماعی ترشدن کودکان و نوجوانان را فراهم کند. چون بچهها را وادار میکند در دایره گسترده تری از ارتباطات اجتماعی قرار بگیرند. شرکت نوجوان در رویدادهای مرتبط با شاخه هنری دلخواهش، نوعی جهت دهی در انتخاب مسیرهای زندگی اش است.
ظریف ادامه میدهد: مسابقات نقاشی برای کودکان و نوجوانان در همه جای دنیا با موضوعهای گوناگون برگزار میشود. در بسیاری از شهرها مسابقاتی در راستای تبلیغ گردشگری شهرشان برگزار و جوایز خوبی در نظر میگیرند؛ بنابراین برگزاری چنین مسابقاتی ارزشمند است، اما نقطه ضعف که معمولا در این موارد وجود دارد، استمرارنیافتن این مسابقات است. نمیتوان فقط با یک دور برگزاری مطمئن بود که جشنوارهای به اهدافش میرسد.
هر جشنواره دست کم چند نوبت باید تکرار شود و پس از چندین دوره دوباره آسیب شناسی شود. استمرار یک رویداد باعث معرفی میشود و اینکه در ذهن مخاطب بماند و کیفیت آثار ارائه شده به آن افزایش یابد. بیشتر جشنوارهها از دورههای سوم به بعد تازه به شکوفایی میرسند و اهدافشان محقق میشود.
این کارشناس هنری با تأکید بر اینکه آموزش هنر توسط افراد غیرمتخصص آسیبی است که در سالهای گذشته به صورت فراگیر متوجه آموزش هنر به ویژه در آموزش وپرورش بوده است، توضیح میدهد: در این حوزه با تنوع نداشتن شاخههای هنر تجسمی روبه رو هستیم. شاید بهتر باشد بعضی درسهای هنر در آموزش وپرورش بومیتر باشد تا دانش آموزان بتوانند با صنایع دستی منطقه خودشان آشنا شوند. این امر، هم به رونق اقتصاد هنر در مناطق مختلف کمک میکند و هم آموزش هنر را با هزینه کمتری ممکن میکند.
مهدی شریفی، کارشناس ارشد ارتباط تصویری و مدرس دانشگاه، نیز از داوران این مسابقه است. او علاوه بر هنرهای تجسمی، در تئاتر و سینما نیز فعالیت میکند. شریفی به تفاوت ذهنیت بچههای امروزی از مفاهیمی مانند «ایران» و «انقلاب اسلامی» با آنچه نسل دهههای ۶۰ و ۷۰ به آن میاندیشید، اشاره میکند و میگوید: در این جشنوارهها به دلیل نگاههای متفاوتی که بچههای نسل امروز دارند، مقوله کشف استعداد خیلی برجستهتر میشود. ما باید این استعدادهای خلاق را کشف کنیم تا در ادامه بتوانیم در پروژههای هنری شهر از آنها استفاده کنیم. ضمن اینکه این فرصت را به ما میدهد که این مفاهیم را از نگاه بچههای امروزی ببینیم.
او با بیان اینکه خروجی جشنوارهها مهمتر از برگزاری آن هاست، ادامه میدهد: در سالهای گذشته شاهد این بوده ایم که مسابقات و جشنوارههای گوناگونی برای کودکان و نوجوان در رشتههای هنر تجسمی برگزار شده، اما بسیاری از این جشنوارهها خروجی مناسبی نداشته و نتوانسته است از هنرمندان استفاده کند. فقط جایزهای داده شده و استعدادهای کشف شده فراموش شده اند و تاکنون شاهد این نبوده ایم که از این استعدادها در رویدادهای مختلف هنری استفاده شود و حتی در ادامه به این افراد سفارش اثر هنری داده شود.
شریفی تأکید میکند: از نگاه تخصصی رویکرد تکنیک محور و محتوامحور هر دو لازمه برگزاری جشنوارههای تجسمی به ویژه برای بازه سنی کودکان و نوجوانان هستند، اما این رویکردها در جشنوارهها مشخص نمیشوند. حال آنکه در داوری باید مشخص شود کدام رویکرد در یک جشنواره غالب است.
او میافزاید: برگزاری کارگاههای آموزشی هم زمان با رویدادهای این چنینی، به ویژه برای منتخبان جشنواره، ضرورت دارد. چون لازم است از همان دوران کودکی و نوجوانی بر استعدادهای هنرمندان سرمایه گذاری کرد.
این هنرمند به آسیبهایی که متوجه آموزش هنر به کودکان و نوجوانان در ردههای سنی مختلف است نیز اشاره میکند و میگوید: در آموزش هنر به این سنین، نحوه به کارگیری تکنیکهای جدید خیلی مهم است. ما خیلی مواقع از کودکان در این موضوع درس میگیریم که چطور میتوان نگاه خلاقانهای به موضوعهای تکراری داشت. بسیاری از هنرمندان پیشکسوت نیازمند این هستند که خود را در نوع نگاه به سوژه به روز کنند.